باز نشر از تیر 1396 در آپادانا ، یک گفتگوی ساده
معرفی کتاب :
" در خلاف آمد عادت"
( مقالاتی در چالش با حافظ شناسی رسمی و رایج )
نوشته : دکتر منوچهر در گاهی
انتشارات کویر ، تهران ، 1396
کتابی است بسیار جالب و خواندنی.
مدتی است، یعنی چند سالی است که برخی از محققین و اندیشمندان،
رویکردی تازه به حافظ و حافظ شناسی یافته اند.
کتاب در خلاف آمد عادت، نمایشگر چنین طرز تفکر تازه ای
است. پیش از این آقایان سیروس شمیسا، عبدالکریم سروش و علی حصوری در این
زمینه کتاب ها نوشته و این ایده را پرورانده اند.
البته رویکردهای سنتی به حافظ، همان رویکردهای دینی و عرفانی و
خیام وار است.
شاید دکتر قاسم غنی نخستین کسی بود که رویکرد تاریخی را براین
جمله افزود. اما رویکرد نو اندیشان تازه به میدان آمده را شاید بتوان
" واقع بینانه" نام نهاد یا تاویل کرد. اینان به محتوای تفکرات حافظ
نقبی زده اند و بر این باورند که وی نه دینداری دو آتشه و نه عرفان منشی تمام
عیار، و نه اباحه گری همچون خیام بوده است.
وی مرد اندیشمند واقع بین و بسیار دانایی بوده که زندگی را برای
زندگی و شادی می خواسته و از تمامی نکات دینی و قرانی و عرفانی برای بیان اندیشه
های خود سود جسته است و این در حالی است که تعصب دینی و قرانی یا باورهای خیامی را
ملاک نخستین و بی چون و چرا برای اندیشه ورزی خود قرار نداده است.
به باور اینان حافظ انسان ساده ولی دانایی بوده که از اسرار
کائنات مبهوت و متحیر، و از دیدن فجایع آدمی در روزگار خویش نالان بوده است.
قطعیات و جزمیات و تعصبات دیندارانه همچون سعدی، یا یکپارچگی و سرسپردگیهای
عارفانه همچون مولانا و دیگران، و شادخواری و بیخیالی خیام گونه نیز
در ابیات او به چشم نمی آیند. هرچند اشارات مستقیم و غیر مستقیمی به هر
سه دارد.
بنیاد اندیشۀ او سیری آزاد منشانه و آزاد اندیشانه به هر سه
رویکرد است و در عین حال مورخی انساندوست و تیز بین است که مسائل اجتماعی روزگار
خود را در اشعارش بازتاب داده است. شعر حافظ از این دیدگاه آخری، شعری کاملاً
سیاسی و جانب دارانه است که همواره جانب انسان و انسانیت را گرفته و دوری از عالم
حیوانیت را در رفتار حکام روزگار خویش می خواسته و منش آنان را محکوم کرده است.
حافظ انسان و اندیشمندی این زمینی است. او را در آسمان ها جستجو
نکنیم. او در بین انسان ها میزیسته و خواسته هایی کاملاً انسانی داشته و از
خوشیهای انسانی لذت بسیار می برده است.
حافظ قطعا خود را لسان الغیب نمی دانسته و تفال با اشعارش را
نمی پسندیده است. این مضحکه ایست که ما از او ساخته ایم که استاد امامزاده
سازی و امام زاده پروری هستیم. بینش گدار چقدر درست و واقع بینانه بوده که برای حافظ
آرامگاهی به سان امامزاده ها با گنبد و صحن و مناره نساخته است.
اینک او آزاد و سربلند در زیر چهارتاقی خود آرمیده و در حال تماشای
سیل دوستدارانش، با بلند نظری بر اشعار سخیفی که از قول او جعل کرده و بر سنگ
مزارش نوشته اند، تسخر می زند.
احمد مدنی
دکتر احمد مدنی پژوهشگر عرصه حافظ شناسی و نویسنده کتاب "
طبیبانه های حافظ " و نیز مقالات متعدد در این زمینه اند . که از آن جمله نقد
ایشان بر کتاب " حافظ نا شنیده پند " از ایرج پزشکزاد را قبلا در
این نشریه ، حضورتان عرضه داشته ایم .
ملاحظاتی در مورد سنگ مزار حافظ
سنگ قبر خواجه شیراز بنا به دستور کریم خان زند از جنس مر مر
تراشیده شده و پس از آماده شدن سنگ دو غزل از غزل های حافظ را به خط نستعلیق
"حاج آقا سی بیک افشار آذربایجانی" روی آن حک کردند- سال 1189 هجری قمری
– که این سنگ هنوز بر روی قبر حافظ قرار دارد .
در میان سنگ غزلی با این مطلع حک شده است :
مژده وصل تو گو کز سر جان برخیزم ،
طایر قدسم و از دام جهان بر خیزم .
نیز در دور و حاشیه سنگ نیز غزلی دیگر با مطلع :
ای دل غلام شاه جهان باش و شاه باش ،
پیوسته در حمایت لطف اله باش .
نوشته شده است .
نیز این بیت در یک گوشه :
بر سر تربت ما چون گذری همت خواه ،
که زیارتگه رندان جهان خواهد بود .
نیز در پایین سنگ این بیت که در حقیقت ماده ی تاریخ وفات
حافظ است نوشته شده است :
چراغ اهل معنی خواجه حافظ ،
بجو تاریخش از خاک مصلی ( 791 هجری قمری)
نظرات خوانندگان :
سهشنبه، ٢٠ تیر ۱۳٩۶ - ۸:٢۶ ق.ظ
نوشته محققانه و جالبی است. از حافظ یک چهره واقعی ارایه شده است.
البته اینکه از دیوان حافظ فال می گیرند نه از آن جهت است که بخواهند اورا صاحب
کرامات از آن دست بدانند که به اما مزاده ها نقش مشکل گشایی می دهند. گو اینکه از
دید یک آدم متعارف و منطقی حتی امامزاده ها هم از چنین توانایی برخوردار نیستند.
هدف از فال حافظ بهانه ای است تا دوستان و عاشقان او گرد هم بنشینند و دمی را با
شادی و شور و شعف و عشق بگذرانند.
نویسنده:علی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر